وبلاگ رسمی محسن جامعی_شاعر، ترانه سرا، دبیر، مربی بسکتبال و... اردبیلی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مقاله آموزشی» ثبت شده است

مقاله در مورد شاعر بزرگ ایرانی حافظ

حافظ شیرازی
Hafzie6.JPG
نام اصلی خواجه شمس الدین محمد بن بهاءالدّین شیرازی
زمینهٔ کاری شعر، فلسفه و عرفان
زادروز ح. ۷۲۷ (قمری)
شیراز
مرگ ۷۹۲ (قمری)
شیراز
ملیت ایرانی
جایگاه خاکسپاری حافظیهٔ شیراز
در زمان حکومت ابواسحاق اینجو
رویدادهای مهم یورش مبارزالدین محمد حکمران کرمان و یزد
لقب لسان‌الغیب
پیشه شاعر
سبک نوشتاری سبک عراقی
دیوان سروده‌ها کلیات حافظ
تخلص حافظ
دلیل سرشناسی غزل‌سرایی پارسی
اثرگذاشته بر یوهان ولفگانگ گوته

خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (زاده ح. ۷۲۷ (قمری) – درگذشته ۷۹۲ (قمری))، معروف به لسان‌الغیب[، ترجمان الاسرار ، لسان‌العرفا و ناظم‌الاولیا شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش‌تر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند. گرایش حافظ به شیوهٔ سخن‌پردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است. او از مهم‌ترین تأثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود. در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او به گونه‌ای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. هرساله در تاریخ ۲۰ مهرماه مراسم بزرگ‌داشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار می‌شود. مطابق تقویم رسمی ایران این روز روز بزرگ‌داشت حافظ نامیده شده است

زندگی

اطلاعات چندانی از خانواده و اجداد خواجه حافظ در دست نیست و ظاهراً پدرش بهاءالدین نام داشته و مادرش نیز اهل کازرون بوده‌است.در اشعار او که می‌تواند یگانه منبع موثّق زندگی او باشد اشارات اندکی از زندگی شخصی و خصوصی او یافت می‌شود. آنچه از فحوای تذکرهها به دست می‌آید بیشتر افسانه‌هایی است که از این شخصیّت در ذهن عوام ساخته و پرداخته شده‌است. با این همه آنچه با تکیه به اشارات دیوان او و برخی منابع معتبر قابل بیان است آن است که او در خانواده‌ای از نظر مالی در حد متوسط جامعه زمان خویش متولد شده‌است. (با این حساب که کسب علم و دانش در آن زمان اصولاً مربوط به خانواده‌های مرفه و بعضاً متوسط جامعه بوده‌است). در نوجوانی قرآن را با چهارده روایت آن از بر کرده و از همین رو به حافظ ملقب گشته‌است.

آرامگاه حافظ

در دوران امارت شاه شیخ ابواسحاق (متوفای ۷۵۸ ق) به دربار راه پیدا کرده و احتمالاً شغل دیوانی پیشه کرده‌است. (در قطعهای با مطلع «خسروا، دادگرا، شیردلا، بحرکفا / ای جلال تو به انواع هنر ارزانی» شاه جلال‌الدین مسعود برادر بزرگ شاه ابواسحاق را خطاب قرار داده و در همان قطعه به صورت ضمنی قید می‌کند که سه سال در دربار مشغول است. شاه مسعود تنها کمتر از یک سال و در سنه ۷۴۳ حاکم شیراز بوده‌است و از این رو می‌توان دریافت که حافظ از اوان جوانی در دربار شاغل بوده‌است). علاوه بر شاه ابواسحاق در دربار شاهان آل مظفر شامل شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز راه داشته‌است. شاعری پیشه اصلی او نبوده و امرار معاش او از طریق شغلی دیگر (احتمالاً دیوانی) تأمین می‌شده‌است. در این خصوص نیز اشارات متعددی در دیوان او وجود دارد که بیان کننده اتکای او به شغلی جدای از شاعری است، از جمله در تعدادی از این اشارات به درخواست وظیفه (حقوق و مستمری) اشاره دارد.دربارهٔ سال دقیق تولد او بین مورخین و حافظ‌شناسان اختلاف نظر وجود دارد. دکتر ذبیح‌الله صفا ولادت او را در ۷۲۷ ه‍. ق و دکتر قاسم غنی آن را در ۷۱۷ می‌دانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعهای از حافظ ولادت او را قبل از این سال‌ها و حدود ۷۱۰ ق تخمین می‌زنند. آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری و بعد از ۷۱۰ واقع شده و به گمان غالب بین ۷۲۰ تا ۷۲۹ ق روی داده‌است.

در مورد سال درگذشت او اختلاف کمتری بین مورخان دیده می‌شود و به نظر اغلب آنان ۷۹۲ ق است. از جمله در کتاب مجمل فصیحی نوشته فصیح خوافی (متولد ۷۷۷ ق) که معاصر حافظ بوده و همچنین نفحات الانس تألیف جامی (متولد ۸۱۷ ق) به‌صراحت این تاریخ به‌عنوان سال درگذشت خواجه قید شده‌است. محل تولد او شیراز بوده و در همان شهر نیز روی در نقاب خاک کشیده‌است.

روایت است هنگامی که قصد دفن حافظ را داشتند، عده‌ای از متعصبان با استناد به اشعار حافظ دربارهٔ می‌گساری با دفن وی به شیوهٔ مسلمانان مخالف بودند و در مقابل عدهٔ دیگر وی را فردی مسلمان و معتقد می‌دانستند. قرار شد که از دیوان حافظ فالی بگیرند که این بیت آمد:

قدم دریغ مدار از جنازهٔ حافظ که گرچه غرق گناه است، می‌رود به بهشت

این شعر در بدخواهان شاعر تأثیر بسیاری می‌کند و همه را خاموش می‌کند.

ادامه مطلب...
۱۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۶:۰۲ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محسن جامعی
دوشنبه, ۷ دی ۱۳۹۴، ۱۲:۵۴ ب.ظ محسن جامعی
نمونه اشعار از شفیعی کدکنی -محسن جامعی

نمونه اشعار از شفیعی کدکنی -محسن جامعی

باد آمد و بوی نوبهاران با او

ابر آمد و نرم باران با او

خاموشی باغ را شکستند که صبح

گل سر زد و گلبانگ هزاران با او

۰۷ دی ۹۴ ، ۱۲:۵۴ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محسن جامعی

حافظ کیست؟-محسن جامعی

خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری برابر با ۷۰۶ - ۷۶۹ هجری شمسی)، معروف به لسان الغیب [۱] و ترجمان الاسرار [۲] [۳] ، شاعر بزرگ سدهٔ هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش‌تر شعرهای او غزل هستند که به‌ غزلیات حافظ شهرت دارند. گرایش حافظ به شیوهٔ سخن‌پردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است. او از مهم‌ترین تأثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود. در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او به گونه‌ای به‌ محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت. هرساله در تاریخ ۲۰ مهرماه مراسم بزرگ‌داشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار می‌شود. مطابق تقویم رسمی ایران این روز روز بزرگ‌داشت حافظ نامیده‌ شده است.[۴][۵]

محتویات

[نهفتن]
  • ۱ زندگی‌نامه
  • ۲ آرامگاه حافظ
  • ۳ آرامگاه حافظ در اسکناس و سکه‌های ایران
  • ۴ دیوان حافظ
    • ۴.۱ غزلیات
    • ۴.۲ رباعیات
    • ۴.۳ واژه‌های کلیدی در اشعار حافظ
    • ۴.۴ زبان و هنر شعری
  • ۵ حافظ و پیشینیان۶ تأثیر حافظ بر شعر دوره‌های بعد
    • ۵.۱ شارحان ترک
    • ۵.۲ حافظ‌پژوهان شبه قاره
  • ۷ حافظ در جهان
    • ۷.۱ سروده‌های شاعران بزرگ برای حافظ
      • ۷.۱.۱ گوته
  • ۸ گوته در وصف حافظ۹ شرح حافظ
    • ۸.۱ نیچه
    • ۸.۲ حافظ در جهان عرب
    • ۸.۳ ترجمه‌های دیوان حافظ
  • ۱۰ فال حافظ
  • ۱۱ افکار حافظ
  • ۱۲ عشق حافظ
  • ۱۳ علاقه به شیراز
    • ۱۳.۱ روز بزرگداشت حافظ
  • ۱۴ انتقاد از حافظ۱۵ جستارهای وابسته
    • ۱۴.۱ احمد کسروی
  • ۱۶ منابع
  • ۱۷ پانویس
  • ۱۸ پیوند به بیرون

زندگی‌نامه

اطلاعات چندانی از خانواده و اجداد خواجه حافظ در دست نیست و ظاهراً پدرش بهاءالدین نام داشته و مادرش نیز اهل کازرون بوده‌است.[۶] در اشعار او که می‌تواند یگانه منبع موثّق زندگی او باشد اشارات اندکی از زندگی شخصی و خصوصی او یافت می‌شود. آنچه از فحوای تذکره‌ها به دست می‌آید بیشتر افسانه‌هایی است که از این شخصیّت در ذهن عوام ساخته و پرداخته شده‌است. با این همه آنچه با تکیه به اشارات دیوان او و برخی منابع معتبر قابل بیان است آن است که او در خانواده‌ای از نظر مالی در حد متوسط جامعه زمان خویش متولد شده‌است. (با این حساب که کسب علم و دانش در آن زمان اصولاً مربوط به خانواده‌های مرفه و بعضاً متوسط جامعه بوده‌است). در نوجوانی قرآن را با چهارده روایت آن از بر کرده[۷] و از همین رو به حافظ ملقب گشته‌است.

آرامگاه حافظ

در دوران امارت شاه شیخ ابواسحاق (متوفای ۷۵۸ ق) به دربار راه پیدا کرده و احتمالاً شغل دیوانی پیشه کرده‌است. (در قطعهای با مطلع «خسروا، دادگرا، شیردلا، بحرکفا / ای جلال تو به انواع هنر ارزانی» شاه جلال‌الدین مسعود برادر بزرگ شاه ابواسحاق را خطاب قرار داده و در همان قطعه به صورت ضمنی قید می‌کند که سه سال در دربار مشغول است. شاه مسعود تنها کمتر از یک سال و در سنه ۷۴۳ حاکم شیراز بوده‌است و از این رو می‌توان دریافت که حافظ از اوان جوانی در دربار شاغل بوده‌است). علاوه بر شاه ابواسحاق در دربار شاهان آل مظفر شامل شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز راه داشته‌است. شاعری پیشه اصلی او نبوده و امرار معاش او از طریق شغلی دیگر (احتمالاً دیوانی) تأمین می‌شده‌است. در این خصوص نیز اشارات متعددی در دیوان او وجود دارد که بیان کننده اتکای او به شغلی جدای از شاعری است، از جمله در تعدادی از این اشارات به درخواست وظیفه (حقوق و مستمری) اشاره دارد.[۸] دربارهٔ سال دقیق تولد او بین مورخین و حافظ‌شناسان اختلاف نظر وجود دارد. دکتر ذبیح‌الله صفا ولادت او را در ۷۲۷ ه‍. ق[۹] و دکتر قاسم غنی آن را در ۷۱۷[۱۰] می‌دانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعه‌ای از حافظ ولادت او را قبل از این سال‌ها و حدود ۷۱۰ ق تخمین می‌زنند.[۱۱] آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری و بعد از ۷۱۰ واقع شده و به گمان غالب بین ۷۲۰ تا ۷۲۹ ق روی داده‌است.

در مورد سال درگذشت او اختلاف کمتری بین مورخان دیده می‌شود و به نظر اغلب آنان ۷۹۲ ق است. از جمله در کتاب مجمل فصیحی نوشته فصیح خوافی (متولد ۷۷۷ ق) که معاصر حافظ بوده و همچنین نفحات الانس تألیف جامی (متولد ۸۱۷ ق) به‌صراحت این تاریخ به‌عنوان سال درگذشت خواجه قید شده‌است. محل تولد او شیراز بوده و در همان شهر نیز روی در نقاب خاک کشیده‌است.

روایت است هنگامی که قصد دفن حافظ را داشتند، عده‌ای از متعصبان با استناد به اشعار حافظ دربارهٔ می‌گساری با دفن وی به شیوهٔ مسلمانان مخالف بودند و در مقابل عدهٔ دیگر وی را فردی مسلمان و معتقد می‌دانستند. قرار شد که از دیوان حافظ فالی بگیرند که این بیت آمد:

قدم دریغ مدار از جنازهٔ حافظ که گرچه غرق گناه است، می‌رود به بهشت

این شعر در بدخواهان شاعر تأثیر بسیاری می‌کند و همه را خاموش می‌کند.[۱۲]

ادامه مطلب...
۰۳ دی ۹۴ ، ۲۰:۱۰ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محسن جامعی

مقاله موسیقیایی توسط محسن جامعی mohsen jamei taranesora

 

گیتار نوعی ساز زهی است که با پیک یا انگشت نواخته می‌شود و از این جهت که سیم‌های آن در اثر ارتعاش تولید صدا می‌کنند، به سازهای گروه کوردوفون (به انگلیسی: Cordophones) یا زه‌صدا تعلق دارد. این ساز علاوه بر داشتن قدمت تاریخی قابل توجه (چه از لحاظ ساختار آن و چه از لحاظ تکنیک‌های نوازندگی) توانسته‌است هم‌گام با تحولات موسیقی غرب پیشرفت چشمگیری داشته باشد؛ که در نتیجه گونه‌های متفاوتی از آن بوجود آمده و هم اکنون جایگاه ویژه‌ای در موسیقی جهان دارد.

محتویات

[نهفتن]
  • ۱ سیر تاریخی
  • ۲ اجزای گیتار
  • ۳ انواع گیتار۴ جستارهای وابسته
    • ۳.۱ گیتار با بدنه چوبی توخالی
      • ۳.۱.۱ انواع گیتارهای آکوستیک
      • ۳.۱.۲ انواع گیتارهای کلاسیک
      • ۳.۱.۳ انواع گیتارهای الکتروآکوستیک
    • ۳.۲ گیتار با بدنه چوبی نیمه خالی
    • ۳.۳ گیتار با بدنه چوبی توپر
    • ۳.۴ گیتار با بدنه فلزی
  • ۵ منابع
  • ۶ پیوند به بیرون

سیر تاریخی[ویرایش]

واژه guitar در زبان انگلیسی، gitarre در آلمانی و guitare در فرانسوی همگی مشتق شده از واژه guitarra در زبان اسپانیایی هستند که آن خود از واژه قیثاره در زبان عربی اندلسی مشتق شده است. این واژه نیز خود مشتق شده از واژه لاتین cithara است که نسبت آن به واژه κιθάρα kithara در یونانی باستان می‌رسد. این واژه یونانی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم از واژه پارسی کهن سیه‌تار (سه‌تار) آمده است.[۱]

روایت‌های متفاوتی درمورد تاریخچه گیتار وجود دارد؛ عده‌ای بر این عقیده‌اند که گیتار از مصر سرچشمه گرفته است و عده‌ای نیز بر این نظرند که آن از سیتارای یونانی-آشوری (Greek Assyrian Cithara) که به وسیله رومی‌ها به اسپانیا آورده شده گرفته شده است. گیتار نتیجه تحول لوت در اروپا است. لوت نیز خود تحول یافته عود (به عربی العود = چوب) و بربط است. گفته می‌شود زریاب نامی عود را به اندلس آورد و از آن پس این ساز در اسپانیا و دیگر مناطق اروپا رایج شد.

در زمان حکومت اسلام در اروپا، این ساز توسط زریاب دارابگردی و چند تن از شاگردانش به اندلس برده شد. در آن زمان به گیتار، کیتارا یا قیتارا می‌گفتند و نام کنونی آن برگرفته از همین نام است. در واقع وجود پسوند تار در نام گیتار می‌تواند موید این باشد که گیتار سازی ایرانی است.

زریاب در ابتدا در اسپانیا شروع به آموزش گیتار کرد و مدرسه موسیقی خود را در زمان عباسیان در آندلوس بنا کرد.

جد بزرگ تمام سازهایی که ما به عنوان کوردوفون از آنها یاد کردیم یک کمان موسیقی است که تنها یک سیم ساده به دو سر آن متصل بوده است که با کشیدن و رها کردن سیم صدایی در کمان ایجاد می‌شده و این صدا به وسیله یک تقویت کننده صوت که به آن متصل بوده تقویت می‌شده است. ازآنجاکه این سیم تنها یک صدای ساده ایجاد می‌کرده برای داشتن چندین صدا ابتدا یک سیم دیگر و سپس چندین سیم به اندازه‌های کوتاه‌تر به کمان بسته شده و از این طریق چندین صدا تولید گردیده است. ازدیاد این سیم‌ها و افزوده شدن یک جعبه تشدید صوت منجر به اختراع چنگ کمانی (Harp Arquee) گردید. سپس سازی متشکل از مجموعه‌ای از سیم‌ها به نام لیر ظهور کرد که در آن سیم‌هایی به طول مساوی کار گذاشته شده بود. یونانی‌ها دو نوع لیر داشتند، یکی به نام لیرا و دیگری به نام کیتارا؛ کیتارا به وسیله رومی‌ها تغییرشکل یافت؛ نام گیتار نیز از همین کلمه گرفته شده است. بعدها رومی‌ها برای نخستین بار سازهایی چون سیتارا، پاندورا Pandora و فیدیکولا Fidicula را نواختند و از این راه آلات کوردوفن در تمام اروپا رواج یافت؛ درواقع نخستین گیتارهای واقعی در آغاز دوره رنسانس به ظهور رسید؛ این گیتارها به دلیل داشتن بدنه‌ای باریک و شکلی مدور متمایز بودند. به تدریج در قرن‌های چهارده و پانزده پسوندهای موریسکا و لاتینا حذف شد و در سراسر اروپا آلات موسیقی خانواده گیتار با اسم‌هایی از قبیل: گیتارا، گیترنه، گیترن (Giteren)(سازی سیمی مفتولی و منسوخ شده شبیه به گیتار که به زبان فرانسوی گیترنه و به زبان اسپانیایی گیتارا گفته می‌شد) و شیتارا معین شدند. در همان زمان گروه زیادی از سازهای خانواده کوردوفن، با اسم‌هایی از قبیل: ویهوئلا (Vihuela) در اسپانیا و ویولا (Viola) در ایتالیا خوانده می‌شدند، که بعضی از این سازها با آرشه (de arco)، بعضی با مضراب (de penola) و بعضی دیکر هم با انگشت (de mano) نواخته می‌شدند. بعدها از ویهوئلای انگشتی (Vihuela de mano) نوعی گیتار به وجود می‌آید. درطی قرن‌های چهارده و پانزده در شکل گیتار و ویهوئلای انگشتی تغییرات قابل توجه‌ای به وجود می‌آید، به تدریج در پهلوهای آنها فرورفتگی ایجاد می‌شود و در قرن شانزده هر دو ساز آشکارا شبیه گیتار می‌شوند. در قرن شانزده این دو ساز در اسپانیا بسیار رایج بودند و نوازندگی با انگشت به حدی عمومیت پیدا کرد که پسوند انگشت (de mano) در این کشور به کلی از اسم این سازها حذف شد. از آن پس گیتار بدنه‌ای بزرگ‌تر و شکلی مدورتر به خود گرفت.

۲۶ آبان ۹۴ ، ۱۷:۱۳ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
محسن جامعی

گیتار و انواع آن محسن جامعی

سلامم

اینم یه مطلب دیگه برای موسیقی دوستان

گیتار و انواع آن

 

گیتارها را به شیوه‌های مختلفی می‌توان دسته‌بندی کرد. در این بین اگر بخواهیم از لحاظ صوتی آن‌ها را دسته‌بندی کنیم،

که مسلماً برای یک ابزار موسیقی مناسب‌ترین روش خواهد بود.

از آن جایی که نحوه تولید صدای آکوستیک در گیتار ارتباط تنگاتنگی با نوع بدنه آن دارد،

ناچار به استفاده از دسته‌بندی بدنه خواهیم بود:

بقیه در ادامه مطلب فلش سمت چپ پست

ادامه مطلب...
۲۴ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۱۵ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
محسن جامعی

ادامه مقاله ی موسیقی اجزای گیتار محسن جامعی

بازم سلام

تو این پست میخوام در مورد اجزای گیتار توضیحاتی رو بدم

 

Acoustic guitar-fa.svgElectric guitar parts.jpg

همان‌طور که در عکس ملاحظه می‌کنید، گونه‌های مختلف گیتار ممکن است شامل اجزای متفاوتی باشند، یا شکل اجزاء یا جنس آن‌ها با هم فرق داشته باشند. اما نهایتاً اجزای موجود در همهٔ انواع گیتارها همین‌ها هستند.

  1. سردسته
  2. خرک
  3. گوشی‌ها (برای کوک کردن ساز)
  4. فرت (Fret)
  5. Truss Rod (پیچی که برای تنظیم انحنای دسته به کار می‌رود)
  6. Inlays (تزییناتی که نقش راهنما را دارند و معمولاً پشت فرت‌های ۳ ۵ ۷ ۹ ۱۲ ۱۵ ۱۷ ۱۹ ۲۱ ۲۴ قرار می‌گیرند)
  7. دسته
  8. پاشنه (اتصال بدنه با دسته)
  9. بدنه
  10. پیکاپ‌ها (pickups)
  11. قسمت‌های مربوط به مدار الکتریکی (تنظیمات ولوم و تن صدا)
  12. خرک پایینی (Bridge)
  13. صفحه پیک گارد (گاهی برای مخفی کردن مدارها و گاهی صرفاً برای جلوگیری از خش‌دار شدن رنگ بدنه در اثر برخورد پیک به مرور زمان)
  14. صفحهٔ پشتی
  15. صفحهٔ جلویی
  16. قسمت‌های جانبی
  17. سوراخ صدا (معمولاً دارای تزییناتی به نام rosset)
  18. سیم‌ها
  19. saddle (تنظیم‌کننده ارتفاع هر سیم)
  20. فرت بورد (چوبی که فرت‌ها روی آن کوبیده شده‌اند)

 

۲۱ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۰۱ ۱ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
محسن جامعی